مسلم است که آرای IMDB به خصوص از دید فیلمبینهای حرفهای فقط چیزی نسبی برای پی بردن به محبوبیت نسبی فیلمها هستند. چه بسیارند فیلمهایی که نمره بالای 7 دارند، اما ارزش واقعیشان خیلی کمتر است و چه بسیارند فیلمهایی که آدم درمیماند چرا نمره بالای 8 نگرفتهاند و جزو 250 فیلم برتر IMDB نیستند.
اما به هر حال برای تهیه فهرست و توصیه فیلم به دوستان و آشنایان یا پیدا کردن فیلم در عصر یک روز تعطیل نمران IMDB و نیز 250 فیلم برتر آن میتوانند خوب باشند. قبلا هم نوشتهام هیچ فهرستی کامل نیست و خدف فقط تشویق خواننده به دیدن و دقت بیشتر در فیلمهاست. برای مثال من به فهرست 250 فیلم برتر به راجتی 23 فیلم خوب افزودم و به راحتی میشود ده بیست برابر این عدد هم فیلم خوب به فهرست اضافه کرد.
نمره IMDB را کاربر عام میدهد و گاهی کاربران برای بالا بردن رتبه فیلمها به صورت تکانهای آرای انبوه میدهند که البته پایدار نمیماند. ترکیب 250 فیلم برتر imdb نسبتا ثابت است. مثلا فیلمهای پدرخوانده و همشهری کین سالهاست در آن هستند و برخی فیلمهای به صورت موقت به آن میآیند و میروند. مثلا امسال فیلم تاپ گان جدید به آن اضافه شد که به احتمال زیاد به زودی از فهرست حذف میشود. در عین حال نبود فیلمهایی مثل پاپیون در جمع این فیلمها واقعا باعث تعجب است.
برای دیدن فیلم باید جوینده بود و به هیچ فهرستی اکتفا نکرد.
در فهرست زیر فیلمها بر اساس رتبه مرتب نشدهاند و ترتیب به هم ریخته شده تا کمی تنوع ایجاد شود.
1- فیلم دوستان خوب – Goodfellas (1990)
سال تولید : 1990
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : اروین وینکلر
کارگردان : مارتین اسکورسیزی
فیلمنامهنویس : نیکلاس پیلگی، بر مبنای داستان قالتاق نوشتهٔ پیلگی
فیلمبردار : میکائیل بالهاوس
هنرپیشگان : رابرت دنیرو، ری لیوتا، جو پشی، لورین براکو، پل سوروینو، فرانک سیورو، تونی دارو و فرانک وینسنت
نوع فیلم : رنگی، 146 دقیقه
̎هنری هیل̎ (لیوتا)، نوجوانی که در محلهای پر از آدمهای خشن و سنگدل بزرگ شده، به تدریج تبدیل به یک گنگستر میشود. ̎هنری̎ از طریق ̎جیمی کانوی̎ (دنیرو) مردی که بزرگترین سرقتهای نیویورک را طراحی و اجرا کرده، با ̎تامی دویتو̎ (پشی)، یک گنگستر ایتالیائی آشنا میشود. ̎هنری̎ پس از گذراندن چند سال حبس، برای دستیابی به آن زندگی رویائیاش، باید در خدمت ̎پل چیچرو̎ (سوروینو) یک رئیس ارشد مافیایی باشد. اما در پایان، تمامی این رفقا در چنان مخمصهای گیر میافتند که باید هر کاری از دستشان بر میآید انجام دهند تا زنده بمانند.
از بهترینهای اسکورسیزی و یکی از بهترینهای ژانر گنگسری. اسکورسیزی در کنار ستایشی که از دنیای ظاهری گنگسترها به عمل میآورد، با هجو آنان وجه خبیث شخصیتشان را نمایش میدهد. از این وجه او به لحنی کاملاً شخصی و در بسیاری جاها انتزاعی در بیان گنگسترها دست مییابد. در دنیای قلابی و متظاهرانهای که گنگسترها برای هم از رفاقت و مردانگی لاف میزنند، رویای آغازین ̎هنری̎ که گنگستر بودن را از ریاست جمهوری ایالات متحد بهتر میداند، کم کم به کابوسی هولناک و گریزناپذیر تبدیل میشود. فیلمبرداری بالهاوس و بازی بازیگران درخشان است.
2- فیلم گاندی – Gandhi
سال تولید : ۱۹۸۲
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : ریچارد آتن بارو
کارگردان : آتن بارو
فیلمنامهنویس : جان بریلی
فیلمبردار : بیلی ویلیامز و رانی تیلر.
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج فنتن
هنرپیشگان : بن کینگزلی، کندیس برگن، ادوارد فاکس، جان گیلگود، تروِر هوارد، جان میلز، مارتین شین، آتول فوگارد، سعید جعفری، روهینی هاتانگادی، ایان بانن و مایکل هوردرن.
نوع فیلم : رنگی، ۱۸۸ دقیقه.
قسمت اول: دهلی نو، ژانویه 1948. «مهاتما گاندی» (کینگزلی) ترور میشود و طی مراسمی رسمی خاکسترش به رود گنگ سپرده میشود. آفریقای جنوبی 1893. «گاندی» را – که وکیل مدافع جوانی است – از قطار بیرون میاندازند، چون 1893. «گاندی» را – وکیل مدافع جوانی است – از قطار بیرون میاندازند، چون قبول نکرده بهعنوان یک مهاجر رنگینپوست در کوپه درجه دو سفر کند، و پس از آن «گاندی» به حزب کنگره هند در آفریقای جنوبی میپیوندد. بعدتر مهاجران هندی را تشویق میکند ابتدا اوراق سوار شدن به اتوبوس و بعد، اوراق مالکیت اتوموبیلهایشان را بسوزانند. او دستگیر میشود و مدت کوتاهی را در زندان میگذراند، و بعد مزرعهای اشتراکی به راه میاندازد. او که در سیاست انقلاب بدون خشونت را آغاز کرده، راهپیمائی عظیم هندیها را از ناتال تا تراسنوال رهبری میکند. تنها «گاندی» دستگیر میشود، ولی وقتی کارگران معدن برای همدلی با او اعتصاب میکنند، زودتر از موعد نُه ماهه محکومیتش آزاد میشود. روزنامهنگاری آمریکائی به نام «واکر» (شین) ملاقاتی بین او و «ژنرال اسموتس» (فوگارد) – مسئول رسیدگی به مسائل مهاجران هند – ترتیب میدهد. بمبئی، 1915. «گاندی» همراه همسرش، «کاستوربا» (هاتانگادی)، به هند باز میگردد. او سران حزب گنگره ملی را به دلیل سبک غربی زندگیشان به باد انتقاد میگیرد. پس از آنکه نایبالحکومه، امید به شکلگیری استقلال هند را منتفی میکند، «گاندی» اعتصاب کارگران فقیر را سازماندهی میکند، که به موجی از خشونت و کشتار سربازان انگلیسی منجر میشود. انگلیسیها هم با قتل عام آمریتسار در 1919 تلافی میکنند …
3- فیلم علاء الدین – ALADDIN
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : جان ماسکر و ران کلمنتس
کارگردان : ماسکر و کلمنتس
فیلمنامهنویس : تد الیوت، تری روسیو، ماسکر و کلمنتس
آهنگساز(موسیقی متن) : آلن منکن
نوع فیلم : رنگی، ۹۰ دقیقه، نقاشی متحرک
̎علاء الدین̎ (واینگر)، جوان پرشور فقیر و ماجراجو روزی به تصادف ̎شاهزاده خانم جاسمین̎ (لارکین) را میبیند و دلباختهٔ او میشود. ̎جاسمین̎ با وجود فشار پدرش، ̎سلطان̎ (سیل) تاکنون راضی به ازدواج با کسی نشده و به خواستگاریهای مداوم وزیر و مشاور پدرش، ̎جعفر̎ (فریمن) با تندخوئی و شدت جواب رد داده است. وقتی ̎علاءالدین̎ را که در اظهار دلباختگی قوانین و رسوم را در هم شکسته، دستگیر و زندانی میکنند، ̎جاسمین̎ که او نیز دلباختهٔ ̎علاءالدین̎ شده، از پدر تقاضای ازدواج با او را میکند. ̎جعفر̎ در لباس و هیأت یک پیرمرد، ̎علاء الدین̎ و میمونش، ̎ابو̎ (ولکر) را از زندان فراری میدهد و از او میخواهد که در یک غار وحشتناک در دل صحرا چراغی را برایش بیاورد و از او پاداش بگیرد. ̎علاء الدین̎ پس از گذشتن از مخاطرات، چراغ را به چنگ میآورد اما پیرمرد در آخرین لحظه او را به قعر چاه میاندازد و نمیتواند چراغ را تصاحب کند. ̎علاء الدین̎ را قالیچهٔ پرنده نجات میدهد، اما او به تصادف باعث خروج ̎جن̎ (ویلیامز) از داخل چراغ میشود. ̎جن̎ چراغ به او میگوید که بنده و بردهٔ او است و میتواند سه آرزوی او را برآورده کند. یکی از آرزوها خروج از غار است، دومی اینکه به شاهزادهای بدل شود که بتواند ̎جاسمین̎ را خواستگاری کند. در قصر و با کمک قالیچهٔ پرنده دل ̎جاسمین̎ را نرم میکند اما ̎جاسمین̎ سرانجام او را میشناسد. ̎جعفر جادوگر̎ با کمک طوطیاش ̎یاگو̎ (گاتفرید) چراغ جادو را از دست او خارج میکند و غول چراغ را مال خود میکند. ابتدا از او میخواهد که او را قویترین مرد روی زمین کند. و وقتی سراغ ̎جاسمین̎ و ̎سلطان̎ میرود، ̎علاء الدین̎ برای نجات آنان میآید، و با حیله و گفتن اینکه غول چراغ از ̎جعفر̎ زورمندتر است، چراغ را به دست میآورد و ̎جعفر̎ و ̎یاگو̎ را داخل چراغ جادو میکند و ̎جن̎ چراغ را آزاد میکند. از این پس آنان به خوبی و خوشی زندگی میکنند.
4- فیلم خدمتکاران – The Help (2011)
خدمتکاران (به انگلیسی: The Help) فیلمی آمریکایی است که در سال ۲۰۱۱ به کارگردانی تیت تیلور به نمایش درآمد و وایولا دیویس، اما استون، برایس دالاس هاوارد، اکتاویا اسپنسر، جسیکا چستین، آلیسون جانی و سیسی اسپیسک در آن ایفای نقش کردند. اکتاویا اسپنسر برای ایفای نقش در این فیلم، در هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شدهاست. این فیلم بر پایه رمانی به همین نام از کترین استاکت تهیه شدهاست.
داستان فیلم در دهه ۱۹۶۰ در جنوب آمریکا میگذرد و سرگذشت چند زن خدمتکار سیاهپوست است که برای سفیدپوستان کار میکنند.
در سال ۱۹۶۳ در شهر جکسون، ایالات میسیسیپی، آیبیلین کلارک (وایولا دیویس) زن سیاهپوست پنجاه سالهای است که در خانههای سفیدپوستها کار میکند و بچههای آنها را بزرگ میکند. وی به تازگی تنها پسرش را در یک حادثه صنعتی از دست داده است. وی برای خانواده لیفولت کار میکند، در واقع فرزند الیزابت لیفلوت بزرگ میکند. خانم لیفلوت هنوز دچار افسردگی پس از زایمان است و دخترش را تنها برای بازپرسی و تنبیه میبیند. بهترین دوست آیبلین مینی جکسون (اکتاویا اسپنسر) یک زن سیاهپوست رکگو است که برای مدتی طولانی برای مادر هیلی هولبروک (برایس دالاس هاوارد)، خانم والترس (سیسی اسپیسک)، کار کردهاست. مینی همزمان به خاطر زود عصبانی شدن و نیز به خاطر هنر آشپزیاش مشهور است. یوگنا اسکیتر فیلان (اما استون) دختر خوشفکر سفیدپوستی است که بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه میسیسیپی به تازگی پیش خدمتکار دوران کودکیاش کنستانتین بازمیگردد…
5- فیلم درسو اوزالا – Dersu Uzala
سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : شوروی و ژاپن
محصول : موس فیلم و توهر
کارگردان : آکیرا کوروساوا.
فیلمنامهنویس : یوری ناگیبین و کوروساوا، برمبنای رمانهائی نوشته ولادیمیر کلاودیویچ آرسنییف
فیلمبردار : آساکازو ناکائی، یوری گانتمن و فیودور دوبرونراووف.
آهنگساز(موسیقی متن) : آیساک شوارتس.
هنرپیشگان : ماکسیم مونزوک، یوری سولومین، م. بیچکوف، و. خورولف، و. لاستوچکین و اس. مارین.
نوع فیلم : رنگی، 140 دقیقه.
سال 1902. یک واحد مهندسی ارتش به فرماندهی «سروان ولادیمیر آرسنییف» (سولومین) هنگام انجام عملیات نقشهبرداری در جنگلهای شکوتووو در یکی از مناطق ساحلی شوروی، با شکارچی سالخورده، «درسواوزالا» (مونزوک) برخورد میکند. «درسو» میپذیرد که راهنمای آنان در جنگل باشد. پس از اینکه در سانحهای، «درسو» زندگی «آرسنییف» را نجات میدهد، رابطه دوستانهای میان آنان شکل میگیرد اما «آرسنییف» پس از پایان مأموریت به ولادیوستوک باز میگردد. در سال 1907 بار دیگر او با واحد دیگری به همان منطقه باز میگردد و خوشحال است که میتواند «درسو» را مجدداً ببیند و وقتی در مییابد بینائی «درسو» بسیار ضعیف شده، او را همراه خود به شهر نزد خانوادهاش میبرد. «درسو» زندگی شهری را تحمل نمیکند و وقتی تصمیم به بازگشت به جنگل میگیرد…
6- فیلم غول آهنین – The Iron Giant (1999)
سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دس مکاناف و آلیسن آباته
کارگردان : براد برد
فیلمنامهنویس : تد مکانلیز، بر مبنای داستان برد از کتابی نوشتهٔ تد هیوز
آهنگساز(موسیقی متن) : مایکل کیمن
نوع فیلم : رنگی، ۸۷ دقیقه، نقاشی متحرک
صدا : جنیفر انیستن، هاری کانیک جونیر، وین دیزل، جیمز گامن، کلوریس لیچمن، کریستوفر مکدانلد، ایلی ماریینتال
سال 1957. پسری نه ساله و خیالباف به نام ̎هوگارت̎ (ماریینتال) تصور میکند از یکسو بیگانگانی مهاجم از سیارهای دیگر به زمین آمدهاند و از سوی دیگر با مأموران کمونیست وارد جنگ میشود. او روزی از یک ماهیگیر محلی میشنود ̎روبوتی̎ (دیزل) غولپیکر از آسمان به دریاچهای در همان نزدیکی محل زندگیشان افتاده است. مادر ̎هوگارت̎، ̎آنی̎ (انیستن) این قصه را باور نمیکند. اما ̎هوگارت̎ بهدنبال یافتن روبوت میرود و آن را از آب بیرون میکشد. ̎دین̎ (کانیک جونیر)، دوست ̎هوگارت̎، هنرمندی عزلتگزین در گورستان اتومبیلهای اسقاطی، پیشنهاد میدهد که روبوت را مخفی کنند. از سوی دیگر، ̎کنت منسلی̎ (مک دانلد)، مأمور دولت، که پی برده مهاجمی ناشناس به آن محل آمده، تلاش میکند او را بیابد. اما ̎روبوت̎ که علاقهٔ فراوانی به خوردن آهن دارد و حرف زدن را هم یاد گرفته، مهربانتر از این حرفهاست و حتی ̎هوگارت̎ قصد دارد راه و رسم زندگی آدمها را به او یاد بدهد…
7- فیلم پرسونا – Persona
سال تولید : 1966
کشور تولیدکننده : سوئد
محصول : سونسک فیلم
کارگردان : اینگمار برگمان
فیلمنامهنویس : اینگمار برگمان
فیلمبردار : سون نیکویست.
آهنگساز(موسیقی متن) : لارس ـ یوهان ورله
هنرپیشگان : بیبی آندرسون، لیو اولمان، گونار بیورنستراند، مارگاتا کروک و یورگن لیندستروم
نوع فیلم : سیاه و سفید81دقیقه.
“الیزابت فوگلر” (اولمان) بازیگری است که ناگهان تصمیم میگیرد سکوت اختیار کند تا ظاهراً دیگر مجبور نباشد در زندگی “نقش” بازی کند و دروغ بگوید. “آلما” (آندرسون) پرستار که مأمور مراقبت روانی او در ویلائی ساحلی شده، ظاهراً زنی متفاوت و امیدوار به زندگی است. دو زن آرامآرام به هم چنان نزدیک میشوند که انگار میخواهند در روح یکدیگر رسوخ کنند…
8- فیلم آوای موسیقی – The Sound of Music (1965)
سال تولید : ۱۹۶۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : رابرت وایز
کارگردان : وایز
فیلمنامهنویس : ارنست لیمن، برمبنای نمایشنامهای موزیکال کار ریچارد راجرز، اسکار همراستاین دوم هوارد لینزی و راسل کروز.
فیلمبردار : تد مکورد.
هنرپیشگان : جولی اندروز، کریستوفر پلامر، ریچارد هیدن، پگی وود و النور پارکر.
نوع فیلم : رنگی، ۱۷۴ دقیقه.
راهبهای بهنام “ماریا” که بهدلیل عشق دیوانهوارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، بهعنوان معلمه هفت فرزند “ناخدا فون تراپ” (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده میشود. ناخدا به سفر میرود و “ماریا” بچهها را با موسیقی آشنا میکند و پس از بازگشت او، بالاخره با هم ازدواج میکنند. با به قدرت رسیدن آلمانیها در اتریش و شروع جنگ جهانی دوم، ناخدا بهدلیل مخالفت با نازیها دچار مشکل میشود، اما پس از شرکت در چشنواره محلی موسیقی، با خانوادهاش به خارج از کشور میگریزند.
9- چهارصد ضربه – The 400 Blows (1959
سال تولید : ۱۹۵۹
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : فرانسوا تروفو
کارگردان : تروفو
فیلمنامهنویس : مارسل موسی و تروفو، برمبنای داستانی نوشته تروفو
فیلمبردار : هانری دکا.
آهنگساز(موسیقی متن) : ژان کنستانتن.
هنرپیشگان : ژان پییر لئو، آلبر رمی، کلر موریه، ژرژ فلامان، گی دوکومبی و پاتریک اوفی.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۹۳ دقیقه.
آنتوان” (لئو) که از والدین، بهخصوص مادرش (موریه) بیتوجهی میبیند، به جای مدرسه با دوستش، “رنه” (اوفه) به گردش میرود. او بهدلیل دزدیدن یک ماشین تحریر به دارالتأدیب فرستاده میشود، اما از آنجا فرار میکند…
نخستین ـ و از جمله پرآوازترین ـ فیلمەای تروفو و موج نوی فرانسه که در واقع برگرفته از زندگی شخصی خود فیلمساز است.
10- فیلم کنیز – The Handmaiden (2016)
کنیز (انگلیسی: The Handmaiden) یا ندیمه فیلمی در ژانر تریلر روانشناختی به کارگردانی پارک چان-ووک و محصول سال ۲۰۱۶ کره جنوبی است. کیم مین هی، کیم ته-ری، ها جونگ-وو، و چو جین-وونگ ستارگان فیلم هستند. این فیلم بر اساس رمان انگشتر (۲۰۰۲) به قلم نویسندهٔ ویلزی سارا واترز ساخته شده، با این تفاوت که شرایط آن از دوره ویکتوریا بریتانیا به دوره استعمار ژاپن بر کره تغییر یافتهاست.
کنیز در بخش اصلی جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ برای تصاحب نخل طلا رقابت کرد. این فیلم در تاریخ در ۱ ژوئن ۲۰۱۶، در کشور کره جنوبی اکران شد، و با واکنشهای مثبتی از سوی منتقدان همراه بود.
دهه ۱۹۳۰، کُره. در دورهٔ اشغال ژاپن، مردی شیاد برای اغوای زن ثروتمند ژاپنی و راضی کردن او به ازدواجش با وی، دختری را بعنوان خدمتکار برای آن زن، استخدام میکند. وظیفه این خدمتکار قلابی راضی کردن زن به ازدواج با آن مرد است و…
11- فیلم نبرد الجزیره – The Battle of Algiers (1966)
نبرد الجزیره (عربی: معرکه الجزائر؛ ایتالیایی: La battaglia di Algeri؛ فرانسوی: La Bataille d’Alger – در ایران: نبرد الجزایر) نام فیلمی جنگی محصول 1966 بر پایه وقایع رخداده در جنگ الجزایر و نشاندهنده وقایعی است که در سالهای 1954 تا 1962 نیروهای الجزایری برای رهایی از سلطه فرانسه در شمال آفریقا انجام دادند. کارگردان نبرد الجزیره جیلو پونتهکوروو است.
به دلیل ماهیت آتشافزای این فیلم، اکران این فیلم تا پنج سال در فرانسه ممنوع بود و توسط برخی از مقامات دولتی محکوم گشت. دهه ۶۰ میلادی، دهه رهایی از استعمار در بسیاری از کشورهای جهان بود. و بسیاری از این فیلم به عنوان الگویی برای جنگهای شهری و چریکی یاد میکنند. گفته میشود که برخی از گروهها چون یوزپلنگهای سیاه و ارتش آزادیخواه ایرلند از برخی از تاکتیکهای مورد استفاده در این فیلم استفاده کردند.
تاثیر این فیلم آن چنان زیاد بود که به عنوان فیلمی آموزشی برای تیمهای ضد شورش مورد استفاده قرار میگیرد. این فیلم در سال ۲۰۰۳ در پنتاگون به نمایش در آمد و از تاکتیکهای آن به عنوان مشکلاتی یاد شد که در جنگ عراق، ارتش آمریکا با آن مواجه میشود.
12- فیلم بودن یا نبودن To Be or Not to Be (1942)
بودن یا نبودن (انگلیسی: To Be or Not to Be) فیلمی در ژانر کمدی-درام به کارگردانی ارنست لوبیچ است که در سال ۱۹۴۱ منتشر شد.
بودن یا نبودن، فیلمی در سبک کمدی سیاه به کارگردانی ارنست لوبیچ است. در زمان اشغال لهستان توسط آلمان، یک گروه بازیگری تلاش میکنند تا یک جاسوس آلمانی را شناسایی کنند…
ستارگان شناخته شده یک شرکت تئاتر ورشو، از جمله “هام” جوزف تورا و همسرش ماریا، در حال تمرین گشتاپو، نمایش طنز هستند. در آن شب، زمانی که کمپانی هملت را با نقش اصلی جوزف اجرا می کند، یکی از بازیگران به نام برونسکی با همکار گرینبرگ در مورد حمل نیزه ابراز همدردی می کند. گرینبرگ، که به طور ضمنی یهودی است، فاش می کند که همیشه آرزوی بازی در نقش شایلاک را در تاجر ونیز داشته است.
ماریا نامه تحسین آمیزی از ستوان استانیسلاو سوبینسکی دریافت می کند. او را دعوت می کند تا در اتاق رختکنش در آن شب که یوزف سخنرانی خود را با عنوان “بودن یا نبودن…” آغاز می کند، او را ملاقات کند. به زودی، دولت برای جلوگیری از بدتر شدن روابط با آلمان، دستور لغو گشتاپو را صادر می کند. شب بعد، سوبینسکی دوباره در جریان “بودن…” بیرون می رود تا با ماریا ملاقات کند و جوزف را خشمگین می کند. سوبینسکی به عشق خود به ماریا اعتراف می کند، با این فرض که او همسرش و صحنه را ترک می کند تا با او باشد. قبل از اینکه ماریا بتواند او را اصلاح کند، اخباری مبنی بر حمله آلمان به لهستان منتشر می شود. سوبینسکی برای پیوستن به بخش لهستانی نیروی هوایی سلطنتی (RAF) ترک میکند و بازیگران با بمباران ورشو مخفی میشوند.
سوبینسکی و یارانش با پروفسور سیلتسکی، رهبر مقاومت لهستانی ملاقات می کنند. سیلتسکی به زودی به ورشو بازخواهد گشت و مردان به او پیام هایی برای عزیزانشان می دهند. با این حال، زمانی که سیلتسکی ماریا تورا را نمی شناسد، سوبینسکی مشکوک می شود. متفقین متوجه می شوند که سیلتسکی هویت اقوام هوانوردی لهستانی را می داند که اگر به نازی ها بگوید می توان علیه آنها انتقام گرفت. سوبینسکی به عقب پرواز می کند تا به ماریا هشدار دهد. با این حال، سیلتسکی ماریا را توسط سربازان آلمانی نزد او آورده و پیام سوبینسکی را به او منتقل می کند. او ماریا را به شام دعوت می کند، به این امید که او را به عنوان جاسوس نازی ها استخدام کند. درست قبل از اینکه او به خانه برسد، یوزف برمی گردد و سوبینسکی را در تختش می یابد. ماریا و سوبینسکی سعی می کنند بفهمند که در مورد سیلتسکی چه باید بکنند، در حالی که یوزف سعی می کند رابطه همسرش با خلبان را درک کند. جوزف اعلام می کند که سیلتسکی را خواهد کشت…
بازیگران فیلم To Be or Not to Be:
کارول لمبارد
جک بنی
رابرت استاک
لیونل اتویل
الک کریگ
هلموت دانتینه
جیمز فینلایسون
13- فیلم شگفتانگیزان – The Incredibles (2004)
شگفتانگیزان (به انگلیسی: The Incredibles) یک فیلم ابرقهرمانی پویانمایی رایانهای آمریکایی محصول 2004 است که توسط پیکسار ساخته شد و والت دیزنی پیکچرز آن را منتشر کرد. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی برد برد و صداپیشگی کریگ تی. نلسن، هالی هانتر، سارا واول، اسپنسر فاکس، جیسون لی، ساموئل ال. جکسون و الیزابت پنیا بودهاست. بر خلاف تصور همگانی، فیلم در دههٔ 2000رخ ندادهاست و دارد دههٔ 1960 را به نمایش میکشد. فیلم، داستان پارها را روایت میکند؛ خانوادهای از ابرقهرمانها که نیروهای خود را برای سازش با حکم دولت پنهان میکنند و میکوشند زندگی آرامی را در حومهٔ شهر داشته باشند. مرام آقای شگفتانگیز که بر کمک به مردم استوار است، همهٔ خانواده را به رویارویی با یک دشمن کینهورز که پیشتر هوادار آقای شگفتانگیز بودهاست، میکشاند.
برد برد، که نخستین کارگردان بیرونی پیکسار بود، این فیلم را به عنوان ادامهٔ کتابهای کمیک دههٔ 1960 و فیلمهای جاسوسی دوران کودکی و زندگی خانوادگی خود ساخت. او فیلم را پس از فروش گیشهٔ ناامیدکنندهٔ نخستین فیلم بلندش، غول آهنی (که پخش آن با برادران وارنر بود) به پیکسار برد و بسیاری از کارکنانش را برای ساخت شگفتانگیزان منتقل کرد. گروه پویانمایی وظیفهٔ پویاسازی اجسام تمام-انسانی را بر عهده داشت که نیازمند ایجاد فناوری جدید برای پویاسازی آناتومی دقیق انسان، پوشاک و پوست و موی واقعبینانه بود. موسیقی فیلم نیز بر عهدهٔ مایکل جاکینو بودهاست.
افکار عمومی با توجه به زیانهای جانبی ناشی از مبارزهٔ ابرقهرمانان با جنایتکاران، علیه آنان میشود. پس از چندین پروندهٔ قضایی، دولت برنامهٔ جابجایی ابرقهرمانان را آغاز میکند و قهرمانان طردشده از سوی جامعه را مجبور میکند که برای همیشه به عنوان شهروندی معمولی زندگی کنند و دیگر از نیروهای خود بهره نبرند. ۱۵ سال پس از این ماجرا، باب و هلن پار — که پیشتر با نامهای آقای شگفتانگیز و الستیگرل شناخته میشدند — و فرزندانشان، وایولت، دش و جک-جک نوزاد، خانوادهای حومهٔ شهری هستند که در متروویل زندگی میکنند. باب اگرچه عاشق خانوادهاش است اما از داشتن این زندگی معمولی حومهٔ شهری و کار یقهسفید خود میرنجد. باب به همراه بهترین دوست خود، لوسیوس بست که پیشتر با نام فروزون شناخته میشد، گهگاه یاد «روزهای افتخار» را با فعالیت به عنوان کیفرستان زنده میکند…
14- فیلم جنگیر – The Exorcist (1973)
سال تولید : ۱۹۷۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ویلیام پیتر بلاتی
کارگردان : ویلیام فریدکین
فیلمنامهنویس : تلاتی، بر مبنای رمانی نوشته خودش.
فیلمبردار : اوئن رویزمن و بیلی ویلیامز.
آهنگساز(موسیقی متن) : کریشتف پندرسکی، هانس ورنر هنتسه، گئورگ کرامب، مایک اولدفیلد، دیوید بوردن و جک نیچه.
هنرپیشگان : اِلن برستین، ماکس فون سیدو، لی ج. کاب، جیسن میلر، لیندا بلر، ویلیام اومالی، بارتن هیمن، پیتر مسترسن، رودولف شوندلر و جینا پتروشکا.
نوع فیلم : رنگی، 123 دقیقه.
جرج تاون آمریکا. «ریگن» (بلر)، دختر دوازده ساله یکی از بازیگران زن مشهور سینما «برستین» دچار حالتهای غریبی میشود که خبر از نوعی بیماری روانی میدهد. تمام تلاش پزشکان برای تشخیص و درمان بیماری «ریگن» بینتیجه میماند، تمام تلاش پزشکان برای تشخیص و درمان بیماری «ریگن» بینتیجه میماند، و در نهایت، تنها راه چاره، دعوت برای اجرای مراسم جنگیری است. دو کشیش، «پدر مرین» (فومن سیدو) و «پدرکاراس» (میلر) به خانه آنان میآیند و کارشان را شروع میکنند. «پدر مرین» در جریان کار میمیرد و «پدر کاراس» به قیمت جان خودش، جن را از جسم «ریگن» بیرون میکشد.
15- فیلم بهترین سالهای زندگی ما – The Best Years of Our Lives (1946)
سال تولید : 1946
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ساموئل گلدوین
کارگردان : ویلیام وایلر.
فیلمنامهنویس : رابرت ا. شروود، برمبنای رمان کوتاه و منظوم افتخار برای من نوشته مکینلی کانتور.
فیلمبردار : گرگ تولند.
آهنگساز(موسیقی متن) : هوگو فریدهافر.
هنرپیشگان : میرنا لوی، فردریک مارچ، دانا اندورز، ترزا رایت، ویرجینیا مایو، کتی اودانل، هوگی کارمایکل، هارولد راسل و گلادیس جرج.
نوع فیلم : سیاه و سفید، 172 دقیقه.
سه سرباز وظیفه آمریکائی بهنامهای “آل” (مارچ)، “فرد” (اندروز) و “هومر” (راسل)، پس از پایان جنگ جهانی دوم به شهر زادگاهشان باز میگردند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند. “آل” کنار همسر (لوی) و فرزندانش باز میگردد و با مقام بالاتری در بانک سابق خود مشغول بهکار میشود؛ “هومر” که دستش را در جنگ از دست داده، از دلسوزی و ترحم بیجای نامزد (اودانل) و اطرافیانش عذاب میکشد؛ و “فرد” نیز که با همسرش (مایو) دچار دردسر شده، به دختر “آل” (رایت) دل میبازد و سرانجام و بهغم مخالفت پدرش با او ازدواج میکند…
16- فیلم افسانهٔ روز دوم ماه فوریه – GROUNDHOG DAY
سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : ترور آلبرت و هارولد رامیس
کارگردان : رامیس
فیلمنامهنویس : دانی روبین و رامیس، بر مبنای داستانی نوشتهٔ روبین
فیلمبردار : جان بیلی، جیمز بلنفورد و جرج کوهوت
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج فنتن
هنرپیشگان : بیل مورای، اندی مک داول، کریس الیوت، استیون توبولووسکی، برایان دویل مورای، آنجلا پاتن، ریک اورتن
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۳ دقیقه
̎فیل̎ (مورای)، هواشناس تلویزیونی اهل ̎فیلادلفیا ̎ با نارضایتی به شهر کوچکی میرود تا مراسم سالانهٔ روز معرف دوم فوریه را پوشش دهد. صبح روز بعد از خواب بیدار میشود و در مییابد که بار دیگر دوم فوریه است. این اتفاق مرتباً در روزهای بعد هم رخ میدهد. ̎فیل̎ ابتدا از این و آن کمک میطلبد ولی به جائی نمیرسد. بعد سعی میکند از این اتفاق برای بهرهبرداری مالی و احساسی استفاده میکند ولی در این کار هم چندان موفق نیست و نمیتواند با ̎ریتا ̎ (مک داول)، تهیه کنندهٔ برنامهاش رابطه برقرار کند. سپس میکوشد خودکشی کند. میخواهد کاری کند تا ̎ریتا ̎ موقعیت او را درک کند، اما تنها محبتش را ابراز میدارد. او سپس این آگاهی استثنائیاش را برای کمک به مردم و جلوگیری از وقایع ناگوار به کار میگیرد. یک شب در جشنی، مردم او را به عنوان قهرمان میستایند. صبح روز بعد، سوم فوریه سرانجام از راه میرسد و او تصمیم میگیرد با ̎ریتا ̎ در این شهر اینک آشنا بماند.
17- فیلم جادوگر شهر زمرد – The Wizard of Oz (1939)
سال تولید : ۱۹۳۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مترو ـ گلدوین ـ مایر
کارگردان : ویکتور فلمینگ و کینگ ویدور (بدون ذکر در عنوانبندی)
فیلمنامهنویس : نوئل لانگلی، فلورنس ریرسن و ادگار آلن وولف، برمبنای رمانی نوشته ل. فرانک بام.
فیلمبردار : هارولد راسن.
آهنگساز(موسیقی متن) : هربرت استوتارت.
هنرپیشگان : جودی گارلند، ری بولگر، برت لار، جک هیلی، بیلی برک و فرانک مورگان.
نوع فیلم : سیاه و سفید و رنگی، ۱۰۱ دقیقه.
“دوروتی” (گارلند) که در مزرعهای در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگی میکند، در اثر گردبادی به سرزمینهائی بر فراز ابرها و آن سوی رنگین کمان میرود. آنجا همراه مترسکی (بولگر) که مغز ندارد، آدمی حلبی (هیلی) که قلب ندارد و شیری (لار) که دل و جرأت ندارد راه میافتد تا از جادوگر بزرگ شهر زمرد، راه بازگشت به خانهاش را بپرسد. جادوگر، آدم متقلبی بیش نیست اما “دوروتی” سرانجام به کمک فرشتهای مهربان به خانه باز میگردد.
18- فیلم سانست بولوارد – Sunset Blvd. (1950)
سال تولید : 1950
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پارامونت
کارگردان : بیلی وایلدر
فیلمنامهنویس : چارلز براکت، د. م. مارشمن جونیر و وایلدر، برمبنای داستانی نوشته براکت و وایلدر.
فیلمبردار : جان سایتس.
آهنگساز(موسیقی متن) : فرانتس واکسمن.
هنرپیشگان : ویلیام هولدن، گلوریا سوانسن، ایک فورن استروهایم، نانسی اولسن، فرد کلارک، جک وب، سسیل ب. دمیل، هدا هاپر، هـ. ب. وارنر و باستر کیتن.
نوع فیلم : سیاه و سفید، 110 دقیقه.”نورما دزموند” (سوانسن) ستاره سابق فیلمهای صامت، در خانه باشکوهی در سانست بولوارد زندگی میکند و تنها همدمش کارگردان دیروز و پیشخدمت امروز، “ماکس فون مایرلینگ” (فون استروهایم) است. “نورما” روزی اتفاقی با نویسندهای جوان و سرخورده بهنام “جوگیلیس” (هولدن) آشنا میشود و از او میخواهد تا روی فیلمنامهای کار کند که شهرت از دست رفتهاش را باز گرداند. “جو” که علاقه چندانی به “نورما” ندارد کنار او زیاد دوام نمیآورد و ترکش میکند تا با دختری که دوستش دارد (اولسن) زندگی جدیدی را آغاز کند. اما سرانجام “نورما” او را به ضرب گلوله میکشد…
19- فیلم پیش از غروب – Before Sunset (2004)
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : آنواکر ـ مکبی و ریچارد لینکلیتر
کارگردان : لینکلیتر
فیلمنامهنویس : ژولی دلپی، ایتان هوک و لینکلیتر، برمبنای داستان کیم کریزان و لینکلیتر از شخصیتهای خلق شده توسط خودشان
فیلمبردار : لی دانیل
هنرپیشگان : ایتان هوک، ژولی دلپی، ورنون دوبچف، رودولف پولی، دیابولو و آلبر دلپی
نوع فیلم : رنگی، ۷۷ دقیقه
̎جسی̎ (هوک) و ̎سلین̎ (دلپی) غریبههائی بودند که شب پُرحرفی را به اتفاق در وینِ اتریش صبح کردند. نُه سال بعد، ̎جسی̎ کتابی دربارهٔ برخورد کوتاه آن شبشان نوشته است. ̎جسی̎، طی یک ̎تور̎ سریع اروپائی برای معرفی و تبلیغ کتابش، در پاریس دوباره ̎سلین̎ را ملاقات میکند. او پیش از پرواز و برگشتن به آمریکا، به اتفاق ̎سلین̎ در پاریس قدم میزنند، در کافهای مینشینند و بر روی رودخانهٔ سن قایقی تفریحی سوار میشوند و گرم و صمیمانه با هم گفتوگو میکنند: ابتدا، دربارهٔ جزئیات زندگی فعلی و ارتباطهایشان و سپس دربارهٔ احساس ماندگاری که هنوز نسبت به یکدیگر دارند.
20- فیلم پاتر پانچالی – Pather Panchali (1955)
سال تولید : 1955
کشور تولیدکننده : هند
محصول : دولت بنگال غربی
کارگردان : ساتیاجیت ری، برمبنای رمانی نوشته بیبوتی بانرجی.
فیلمنامهنویس : ساتیاجیت ری، برمبنای رمانی نوشته بیبوتی بانرجی.
فیلمبردار : سوبراتا میترا.
آهنگساز(موسیقی متن) : راوی شانکار
هنرپیشگان : کانو بانرجی، کارونا بانرجی، سوبیر بانرجی، اوما داس گوپتا و چونیبالی دوی.
نوع فیلم : سیاه و سفید، 112 دقیقه.
خانوادهای بنگالی با فقر دست به گریبان است. پدر (کانوبانرجی) که قصد دارد در نویسندگی به موفقیت برسد، همسر (کارونا بانرجی) و بچههایش را در روستا میگذارد و برای تأمین معاش به شهر میرود. طی غیبت طولانی او وضع خانواده رو به وخامت میگذارد، دختر نوجوان خانواده در اثر بیماری میمیرد و خانهشان با توفانی ویران میشود. پدر سرانجام باز میگردد و همسر و پسر کوچکش، “آپو” (سوبیر بانرجی)، را به شهر میبرد.
21- فیلم شتاب – Rush (2013)
شتاب (به انگلیسی: RUSH) فیلمی زندگینامهای اکشن به کارگردانی ران هاوارد است. این فیلم در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۳ به نمایش گذاشته شد.
داستان فیلم بازسازی واقعه مسابقه فرمول یک دهه ۱۹۷۰ میان جیمز هانت و نیکی لائودا است که در سال ۱۹۷۶ در یک تصادف فاجعه بار در مسابقات فرمول یک جایزه بزرگ آلمان به شدت مجروح میشود و تا سر حد مرگ پیش میرود. اما او چند هفته پس از حادثه به میدانها باز میگردد تا با رقیبش، جیمز هانت، برای دست یابی به مقام قهرمانی جهان در سال ۱۹۷۶ در فوجی ژاپن به رقابت بپردازد و …
22- فیلم کنار من بمان – Stand by Me (1986)
سال تولید : ۱۹۸۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : بروس اوانز و رنولد گیدیون
کارگردان : راب راینر
فیلمنامهنویس : اوانز و گیدیون، برمبنای داستان جسد نوشته استیون کینگ
فیلمبردار : توماس دل روت.
آهنگساز(موسیقی متن) : جک نیچه
هنرپیشگان : ویل ویتن، ریور فینیکس، کوری فلدمن، جری اوکانل، ریچارد دریفوس، کیفر ساترلند، کیسی سیماسکو، گاری رایلی، برادلی گِرگ، جیسن آلیور، مارشال بل و کِنت لوترل.
نوع فیلم : رنگی، ۸۷ دقیقه.
کَسِل راک، تابستان سال 1959. «وِرن تسیو»ی دوازده ساله (اوکانل) میشنود که برادر بزرگترش، «بیلی» (سیماسکو)با دوستش، «چارلی» (رایلی) درباره جسد نوجوان گم شدهای بهنام «ری» (لوترل) حرف میند که در جنگل پیدا کرده است. «ورن» ماجرا را به دوستانش، «گوردی» (ویتن)، «تدی» (فلدمن) و «کریس» (فینیکس) میگوید و همگی تصمیم میگیرند به محل کشف جسد بروند تا شاید با این کار بهعنوان گذشتن از روی پل رودخانه کسل، که قطار از آن عبور میکند، «وِرن» و «گوردی» مجروح میشوند. شب، هنگام خواب، «گوردی» داستان پسر بچه چاقی را تعریف میکند که در یک مسابقه خوردن پای شرکت کرده است. هنگامی که «گوردی» نگهبانی میدهد، «کریس» که نمیتواند بخوابد. روز بعد، پسرها از یک برکه راکد عبور میکنند و هنگام عبور از رودخانه رویال، «ورن» ناگهان جسد را که زیر بوتههای به هم تنیده درخستان در زیر آب است، میبیند. در این بین «چارلی» و «بیلی» نیز که ماجرا را به «الک» مریل (ساترلند) و دارودستهاش گفتهاند، با آنان سر میرسند. اما «گوردی» با تهدید اسلحه، آنان را دور میکند. در اینجا پسرها تصمیم میگیرند جسد را همان جا بگذارند و به خانه بازگردند. و بعدتر با یک تلفن، جای جسد را خبر میدهند…